این درمانگر با بیان عوامل تعیینکننده فرهنگ رانندگی ادامه میدهد: «سطح اجتماعی، اقتصادی و آموزش از مشخصههای تعیینکننده فرهنگ رانندگی هستند، جوامعی که درآمد بیشتر یا سطح تحصیلات بالاتری دارند، معمولا فرهنگ ترافیکی امنتری دارند و دقت، تمرکز و احساس مسئولیت بیشتری از رانندگان این جوامع به چشم میخورد، در عوض فقر، فشار اقتصادی و نا امنی شغلی با رفتارهای پرخطر بیشتری در رانندگی همراه است.»
امروزه در تهران و همچنین در شهرهای بزرگ کشور، مشکلات ترافیکی نمود بیشتری پیدا کرده و باعث نارضایتی مردم شده است. یکی از عوامل ایجاد ترافیک، عدم رعایت و بیتوجهی شهروندان به قوانین راهنمایی است. اولین راهی که برای برخورد با این گروه به نظر می رسد، جریمه فرد متخلف است. جریمه یکی از مهمترین ابزارهای مبارزه با تخلفات رانندگی است اما جریمه و مجازات صرفا درمان موقت بوده و فاقد تاثیر فرهنگی در سامانبخشی به ترافیک و کنترل آن است. یکی دیگر از راهحلهای ارائهشده در این زمینه، آموزش قوانین و ارتقای فرهنگ ترافیک شهروندان است که میتوان از این طریق تاثیرات منفی ناشیاز معضل ترافیک را به حداقل رساند.
حسین حقشناس، عضو دانشکده و پژوهشکده حملونقل دانشگاه صنعتی اصفهان در این باره میگوید: «در راستای فرهنگسازی ترافیک، مسئولان و مردم وظایفی را برعهده دارند؛ به عنوان مثال مهمترین اقدامی که مردم میتوانند انجام دهند، برنامهریزی دقیق برای انجام سفرهای ضروری و پرهیز از سفرهای غیرضروری در شهر و البته مدیریت زمان سفر است. دومین مورد مربوط به وسیلهنقلیهای است که سفر با آن انجام میشود. شهروندان با توجه به ویژگیهای سفر خود، باید وسیلهنقلیهشان را انتخاب کنند. سومین مورد فرهنگ رانندگی مردم است. مطالعات نشان میدهد شیوه رانندگی در فرهنگ ترافیک بسیار موثر است؛ مواردی همچون رعایت حقتقدم، رعایت فاصله طولی و حتی پارک مناسب وسیلهنقلیه میتواند اثری محسوس در کاهش ترافیک شهر اعمال کند.»
وظایف مسئولان و مردم در زمینه فرهنگسازی ترافیک
ترابی درباره رفتارهای پرخشگرانه در رانندگی نیز میافزاید: «به هر رفتاری که منجر به آسیب روانشناختی یا فیزیکی با دیگران یا تهدید اموال و داراییهای عمومی شود، پرخاشگری میگویند و با این تعریف بوق زدن نابهجا، سبقت غیر مجاز، تعقیب، سرعت غیرمجاز و … همه در گروه رفتارهای پرخاشگرانه قرار میگیرند.»
وی در پایان میگوید: «در بحث آموزش نیز مشخص شده است که در دسترس بودن آموزش در سنین پایین اثرات بیشتری نسبتبه آموزش در سنین بلوغ دارد، بنابراین هرچه روند آموزش سریعتر شروع شود، تاثیرات بیشتری خواهد داشت، نوع آموزش هم فاکتور موثری است؛ هرچند آموختن قوانین رانندگی و نشان دادن عواقب رانندگی پرخطر مانند مجموعه انیمیشنهای راهنمایی و رانندگی اقدامی موثر و مفید است؛ اما کافی نیستند و به آموزشهای بنیادیتری نیازمندیم.»
منبع: https://www.donyayekhodro.com/news/245849/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C
مشخصه تعیینکننده فرهنگ رانندگی
غلامرضا ترابی، روانشناس نیز معتقد است فرهنگ ترافیکی را میتوان مجموعهای از رفتارهای عادتی اعضای جامعه و نحوه برخورد مردم یک کشور یا منطقه با یکدیگر در محیط حملونقل (معابر، جادهها و خیابانها و …) در نظر گرفت که معمولا با نحوه نگرش مسئولان به مشکلات ترافیکی، قوانین و آییننامههای به کار گرفته شده، کیفیت آموزش رانندگان و جامعیت اطلاعاتی که در اختیار رانندگان قرار میگیرد، مرتبط است. همچنین نحوه طراحی و ساخت معابر به ویژه میزان امنیت و راحتی آنها هم با فرهنگ ترافیکی مرتبط است.
این روانشناس با بیان اینکه جوامع مختلف، سطوح متفاوتی از فرهنگ دارند و حال سوال این است که مشخصههای یک فرهنگ ترافیکی پایین چیست، میگوید: «خودخواهی، حقبهجانب بودن و رفتارهای پرخاشگرانه از مشخصههای فرهنگ پایین ترافیکی و در مقابل صبر، ملاحظه، دقت و تمرکز و احساس مسئولیت، مشخصههای فرهنگ بالای رانندگی هستند. خودخواهی در رانندگی یعنی فرد هنگام استفاده از وسایل نقلیه، فقط به خود میاندیشد و حق تقدم را رعایت نکرده و به این مساله فکر نمیکند رفتارهای وی چه تاثیرات امنیتی و روانشناختی بر دیگران میگذارد بلکه تصور میکند دیگران باید خود را با او هماهنگ کنند، حق به جانب بودن در رانندگی نیز به این معنی است که هنگام بروز چالشهای ترافیکی اعماز شلوغی معابر یا تصادفات، چه میزان خود را مسئول میدانیم.»
حقشناس در ادامه تاکید میکند: «شهرداری با استفاده از روشهای مختلف میتواند این معضل را مدیریت کند؛ به عنوان مثال شهرداری میتواند فرهنگسازی را با همکاری آموزش و پرورش و از دانشآموزان در رده سنی دبستان آغاز کند و فرهنگ ترافیک، در قالب بستههای سرگرمی یا با طراحی بازی آموزش داده شود. در این سن، کودکان تاثیرپذیری بالایی دارند و میتوانند در آینده نیز به کاهش ترافیک شهری و آلودگی هوا کمک کنند.»