نباید بگذاریم عده ای صنعت خودرو را تعطیل کنند!
انتشار: آذر 12، 1403
بروزرسانی: 01 تیر 1404

نباید بگذاریم عده ای صنعت خودرو را تعطیل کنند!



مهندس محمدرضا نعمت زاده بین سال های 59 تا 60 و از سال 1368 تا 1376 به ترتیب در دولت های شهید محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفسنجانی وزیر صنعت بوده است. در دو شماره قبلی گفت و گوی اختصاصی دنیای خودرو با مهندس نعمت زاده، وی با بیان اینکه مخالف قیمت گذاری اجباری خودرو در کشور است و معتقد به واردات خودرو به جای مونتاژ آن است، اظهار داشت: با توجه به قیمت گذاری اجباری خودرو در کشور، خودرو را به کشور وارد کنیم. وی همچنین به صحبت های خود با ال جی برای برقی سازی خودروی سمند در آن زمان اشاره کرد. قسمت آخر این گفتگو را می خوانید.

صنعت خودرو در ایران را تا چه حد در سطح سیاسی می بینید؟ فکر می کنید روزی شاهد عدم دخالت دولت در این صنعت باشیم؟

من فکر نمی کنم صنعت خودرو یک صنعت سیاسی است، بلکه اقتصادی است که در آن تصمیمات بد گرفته می شود. وقتی تصمیم درستی نگیرید، چنین وضعیتی پیش خواهد آمد. مانند همین قرعه کشی و اقدامات وزارت حریم خصوصی در این دو سال در رابطه با خودرو. یک بار نوشتم آقای وزیر؛ شما کشوری را پیدا می کنید که به روش ما خودرو تولید و توزیع می کند. درست است که گفتیم «نه شرقی نه غربی» اما نگفتیم عقلانی عمل نمی کنیم. نه در شرق و نه در غرب چنین چیزی وجود ندارد. این چیزی است که من ساخته ام.

نمی دانم رئیس اداره خودروی وزارت ایمنی که اتفاقاً یکی از دوستان ما بود، چگونه تصمیم گرفت نام همه را در سایت وزارتخانه بنویسد. رابطه بین حکومت و سیاست برای شما چیست؟ بگذارید خودروساز به کار خود ادامه دهد. یا در مورد قیمت گذاری می گویند که قیمت اینگونه باشد. من فکر می کنم ما باید ماشین تولید کنیم. اول اینکه اگر خودرو تولید کنیم دقیقا یک دهم ارز مصرف می شود. یعنی 2 هزار تا 2500 دلار هزینه تولید و هزینه واردات 20 تا 25 هزار دلار است.

ثانیاً خودروسازی یک فناوری در مقیاس بزرگ است و دانش را برای کشور به ارمغان می آورد که در این صورت بسیاری از جوانان و صدها شرکت، تولیدکننده و صنعت مرتبط با صنعت خودرو رشد خواهند کرد. من معتقدم در تمام شهرهای بالای 50 هزار نفر باید قطعات خودرو تولید شود. فکر می کنم خودروی تولید ملی به معنای ملی بودن سایپا و ایران خودرو یا ملی بودن پکان نیست. نه! کل کشور باید در خودروسازی مشارکت داشته باشد. آقای خیامی این کار را راه انداخت و گفت که در مشهد لاستیک ماشین می سازد و در دیگری اگزوز. او کار را برای ایجاد اشتغال تقسیم کرد.

در این صورت هیچ کس نمی تواند صنعت خودرو را تعطیل کند. البته به شرطی که تا زمانی که قطعه سازان ما ورشکسته نشوند از چین لوازم یدکی وارد نکنیم! یا ارز را به عده ای بدهید و به برخی دیگر نه. من فکر می کنم صنعت خودرو ضروری است. هم جمعیت و هم وسعت کشور زیاد است. ما سوئیس نیستیم که بگوییم ما خودرو تولید یا وارد نمی کنیم. البته قطعات بنز نیز در کشور سوئیس تولید می شود. اتریش، کشوری با جمعیت کم، تولید قطعات یدکی دارد اما برند خودرو ندارد. زیرا راهبردی را شناسایی کرد که اگر قطعات یدکی آن شرکت خودروسازی غول پیکر تولید کند، به نفع کشور خواهد بود.

زمانی که می خواستیم قراردادهای رنو را نهایی کنیم، برای اولین بار شروطی را گذاشتیم، اما متاسفانه تحریم ها اجازه ادامه کار را نداد. شرط ما این بود که تحقیقات ما جزء تحقیقات رنو در سطح ملی باشد و فناوری منتقل شود. این بدان معناست که مهندسی ما باید بخشی از تجارت رنو باشد و حتی سیاست های مهندسی در اینجا باید بخشی از سیاست های کلی رنو باشد. در آن زمان رنو بیش از 10 میلیون خودرو تولید کرد. ما به آنها گفتیم که طرح باید شامل ما شود و آنها از ما قیمت و قیمت خواستند. به عنوان مثال، برای تولید اگزوز، باید بخشی از زنجیره تامین رنو باشیم. در خصوص صادرات هم فکر می کردیم که 30 درصد کشور ما را صادر کنند.

آنها اصرار داشتند که خودمان صادر کنیم، اما من گفتم نمی دانیم چگونه خودرو صادر کنیم. یک بار گفتید که باید یک مدیر صادرات خودرو از خارج بیاوریم، اما برخی این را جدی نگرفتند. من هنوز هم می گویم که صادرات خودرو را بلد نیستیم. به رنو هم اعلام کردیم که 5 سال در کنار شما خواهیم بود و صادرات را با هم به عهده داریم. با این حال من این شرایط را می گذارم چون به یادگیری اعتقاد دارم. گفتن اینکه ما می دانیم و سابقه هزاران ساله داریم، برای صادرات خودرو مفید نیست.

آنها آن را می دانند زیرا آنها این کار را انجام دادند. به عنوان مثال، فولکس واگن تنها 3 میلیون خودرو در چین تولید می کند. این دانش مدیریتی است که من نعمت زاده بلد نیستم پس برای یادگیری آن باید دوره کارآموزی انجام دهم. ما در آذربایجان، روسیه، اوکراین و آفریقا کارخانه هایی برای تولید خودرو ساخته ایم. هدف این بود که قطعات را به آنجا ببریم و مونتاژ کنیم، اما موفق نشدیم. چرا چون کار آسانی نیست. او دانش می خواهد. هیچ کس این چیزها را در دانشگاه یاد نمی گیرد. مثال دیگری می زنم؛ در پتروشیمی محصولات زیادی وجود داشت اما متوجه شدم که نمی توانیم به اروپا صادرات داشته باشیم. بنابراین از خودم پرسیدم، چه چیزهایی را در این زمینه نمی دانیم؟

متوجه شدم آنها از روش هایی استفاده می کنند که ما اصلاً نمی شناسیم. بنابراین ما یک فرد بازنشسته از BP (BP) را که در انگلیس به این رشته مرتبط بود، منصوب کردیم و دفتر لندن را به او دادیم و من خودم به بخش بازرگانی BP مراجعه کردم و سؤالاتی را مطرح کردم. بالاخره یه چیزی یاد گرفتیم. دو ماه طول نکشید تا مشتری اروپایی پیدا شود. به هر حال، مردی که 40 سال در BP کار کرده است، مطمئناً کار می کند، بنابراین من باید از او یاد بگیرم.

توصیه شما به وزیر جدید حریم خصوصی چیست؟

من برای او متاسفم زیرا وضعیت صنعت مساعد نیست. این را بگویم، روزی نیست که یکی دو صنعتگر بیایند و شکایت کنند یا زنگ بزنند که این مشکلات وجود دارد. البته تا جایی که می توانستم کمک کردم، اما اوضاع خوب نیست. وضعیت برخی از صنایع خوب است و صادرات دارند و این اتفاق خوبی است، اما آنچه آمارها در دنیا نشان می دهد میانگین کل صنایع یک کشور است. من به وزیر جدید تبریک گفتم و اعلام کردم که اگر بتوانیم کمک کنیم، انجام می دهیم.

اتفاقا زنگ زدند و نیم ساعتی با آنها جلسه داشتیم و ناهار هم از ما پذیرایی کردند. گفتند می خواهند یک گروه سیاست گذاری تشکیل دهند و گفتند شما هم کمک کنید. گفتم ای عین مرا صدا کن من می آیم. در این سال ها 4، 5 وزیر آمدند و رفتند. با این شرایط چگونه کار می کنید؟ به عنوان وزیر به مدت چهار سال نتوانستم برخی کارها را انجام دهم. تا شش ماه هیچ کاری نمی توان کرد. من به روش ها و سیستم ها اعتقاد دارم، اما افراد نیز موثر هستند. برخی از شرکت ها در خارج از ایران سود نمی کنند، اما با تغییر مدیر گروه، شرکت سودآور می شود.

و اتفاقاً برخی از این مدیران ایرانی هستند و من افتخار می کنم که مثلاً شرکت حمل و نقل اوبر از زمانی که نوه آقای خسروشاهی در آنجا مدیرعامل شده است سودآور بوده است. البته او به عنوان مدیرعامل ابتکارات خاصی دارد، مثلاً در هند اوبر را بر اساس فرهنگ هند طراحی کرد یا در پاکستان این کار را با فرهنگ پاکستانی انجام داد. در آنجا راننده باید آموزش های ویژه ای ببیند و در ایران آموزش های دیگری وجود دارد. چون شرایط متفاوت است. زیرا گاهی ممکن است راننده در ماشین را به روی مسافر باز کند، اما در جاهای دیگر راننده حتی آمادگی باز کردن پنجره یا صحبت با مسافر را ندارد. شرایط متفاوت است.

آیا از خصوصی سازی صنعت خودرو حمایت می کنید؟ البته چگونه و به چه صورت؟

در حال حاضر ایران خودرو بیش از 4 یا 5 درصد از سهام دولت را در اختیار ندارد. البته چند هفته پیش که یکی از دوستانم آمد، از او پرسیدم؛ گفت پارسال 8 درصد بوده اما الان 4 درصد شده است. در سایپا حدود 17 یا 18 درصد بود و الان به 13 درصد رسیده است اما نکته مهم این است که با 7 درصد و 14 درصد سهام دولتی نمی شود. پس بحث مالکیت نیست. مالکیت خودرو کاملا خصوصی است. اما چون دولت به خودروساز می گوید ارز را اینگونه می دهم پس قیمتش اینگونه است، همه فکر می کنند خودروساز خودروساز دولتی است. نه، اینطور نیست.

من معتقدم خصوصی سازی به معنای ایجاد مالکیت خصوصی نیست. البته یک سری سهام هم داریم، تادلی که یک مجموعه شرکتی را به نام تعاونی ایجاد کرد که راهنمای آنها یک نوع دولت است. در زمان تصدی اینجانب آقای یکزاری مدیرعامل ایران خودرو بود. او را ما استخدام نکردیم، تعاونی کارمند آنجا بود. حکم او در مجمع عمومی آنجا هم تصویب شد، اما همه فکر می کردند منصوب دولت و وزارتخانه است.

به جز یک نفر، هیچ وقت مدیر دولتی نداشته ایم. این فرد همچنین رئیس هیئت مدیره منصوب ایدرو بود که در آن زمان بین 7 تا 8 درصد سهام را در اختیار داشت. شورای رقابت وقتی می آید قیمت را تعیین می کند، یعنی دولتی است، هر چند در اختیار بخش خصوصی باشد. چه ربطی بهشون داره شورای رقابت حق تعیین قیمت برای اماکن خصوصی را ندارد. این غیرقانونی است. چند بار رفتیم، جلسه گذاشتیم و حتی از ما شکایت کردند. ما نوشتیم که این غیرقانونی است و شما حق تعیین قیمت برای بخش خصوصی را ندارید. ما در جلسات نوشتیم و گفتیم، اما می گویند ماشین مهم است.

نظر شما در مورد واردات خودرو چیست؟ آیا این اقدام در نهایت به نفع مردم است؟

بله؛ البته اگر درست انجام شود موثر است اما این روش واردات فعلی به نفع عده معدودی است. خودروها سه گروه هستند: خودروهای لوکس با قیمت 5 میلیارد به بالا که مصرف کننده خاص خود را دارند و این البته خلاف نظر مقام معظم رهبری است که به معنای عدم واردات خودروهای لوکس است. ما در دولت هم با دستور ایشان مبنی بر عدم واردات خودروهای بزرگتر از 2500 سی سی که اغلب در این دسته قرار می گیرند، موافقت کردیم. بعضی ها گفتند روی قیمت شرط گذاشته اند، من گفتم نه، اما فریب می دهند. به عنوان مثال، اشکال اولیه کاهش می یابد. با اینکه سی سی موتورها قابل اندازه گیری بود اما همینطور تقلب کردند یعنی یک موتور 2400 روی ماشینی که حجمش 3300 سی سی بود گذاشتند و آوردند ایران! در نهایت معتقدم این اقدامات راه حل نیست.

راه حل این است که حقوق گمرکی را دریافت کنید و همه دسته ها را آزادانه وارد کنید. اکنون تعداد مونتاژها به 2 میلیارد رسیده است. این خودروها نیز باید وارداتی باشند و از آنها عوارض گمرکی اخذ شود. چرا برای کسب سود کمتر برای دولت سقفی قرار می دهیم؟

معتقدم واردات خودرو باید با ارز آزاد انجام شود. «آزاد باش» در همان زمان همین کار را کرد، اما دولت جلوی ما را گرفت. گفتند ارز گران می شود. گفتم از بازار ارز نمی خرند اما ارز دارند و می آورند چون برایشان هزینه دارد. ایرانی ها میلیاردها دلار در خارج از کشور دارند. کار اینجا خرج می شود، می روند و شرکت می کنند. دولت برای طیف وسیعی از کالاهای اساسی ارز خود را ارائه خواهد کرد تا بتواند قیمت آنها را کنترل کند. اما افرادی از برنامه و بودجه آمدند و گفتند ارز گران می شود و مردم متضرر می شوند و بالاخره کار متوقف شد.

ایدرو هم باید سر کار بیاید. من به ایدرو رفتم تا مدیرعاملش را متقاعد کنم اما وزیر عوض شد اما نوشتم ایدرو این کارها را انجام دهد. امروز هم می گویم که تولید گیربکس اتوماتیک در تعداد حداقل 500 هزار دستگاه یکی از ماموریت های ایدرو است.

برخی می گویند برخی شرکت های قطعه سازی کشور را گروگان گرفته اند. آیا شما با این نظر موافقید؟

نه! من به رقابت از جمله ساخت قطعات اعتقاد دارم. اکنون این امکان وجود دارد که برخی از قطعه سازان بزرگتر، معرفی گروه دیگری را بر عهده بگیرند. اما من می گویم صنعت بزرگ خوب است و صنایع کوچک نمی توانند کارآمد باشند. همانطور که گفتم، این ماهیت صنعت خودرو است.

اگر بخش خصوصی بخواهد گیربکس بسازد و به ایران خودرو، سایپا یا هر خودروساز دیگری بدهد، باید سرمایه گذاری کند. اگر الان برای ساخت گیربکس اتوماتیک سرمایه گذاری می شد، دقیقاً نمی دانم چقدر می شد، اما حداقل 70 تا 80 میلیون دلار باید سرمایه گذاری می شد. این مبلغ را افراد عادی نمی توانند سرمایه گذاری کنند. یک روز به مجلس ما زنگ زد و گفت: چون فلان شرکت سهامدار ایران خودرو است، ساخت قطعات یدکی خلاف قانون است.

شما گفتید در هیچ جای قانون شورای رقابت نمی بینید که این کار ممنوع است. اگر ایران خودرو قطعه ای را برای تولید انحصاری به این شرکت بدهد، باید جلوی آن گرفته شود. اما اگر این شرکت از بین پنج سازنده ارزان ترین قیمت ها را داده است، اجازه دهید این شرکت قطعه را بسازد.

نسخه آقای نعمت زاده برای نجات صنعت خودروی کشور چیست؟

آیا اقتصاد شما بیمار نیست؟ خب صنعت خودرو هم بخشی از این اقتصاد است. من ناامید نیستم چون اهل کار هستم و معتقدم مدیر فردی است که می تواند معضل را حل کند و راهی پیدا کند. البته اگر افراد مناسبی در راس امور قرار گیرند و دولت جلوی امور اجرایی را بگیرد، صنعت خودروسازی کشور به مسیر خود باز خواهد گشت.

ارز را آزاد کنید. چه تولیدی چه وارداتی. نگران نرخ ارز هم نباشید چون با این کار نه تنها نرخ ارز پایین نمی آید بلکه افزایش هم پیدا نمی کند. مناقصه و سهمیه فروش نیز باید متوقف شود. یک نفر آمد اینجا که مجوز واردات ماشینش را به سفیران خارجی فروخت. چون سفرا مجوز واردات خودرو دارند. خوب وقتی شما مانع ایجاد می کنید عده ای با اقدامات غیر اصولی سفیران را تخریب می کنند.

در هیچ کجای دنیا اینجوری به سفرا باج نمیدن که مثلا ماشین وارد کنن. البته من این فرد را اخراج کردم و گفتم کلاهبرداری است. اول از همه باید از این صنعت حمایت کرد چون همانطور که گفتم پیچیده است. برخلاف اینکه هرکسی می تواند به راحتی در این مورد نظر بدهد، اما به نظر من باید اجازه داد کارشناسان در این باره صحبت کنند. پیشنهاد می کنم هر هفته یک گزارش از یکی از قطعه سازها بگیرید و در روزنامه خود چاپ کنید تا مردم بدانند وقتی می گوییم شیر ساخته شده است، منظور ما چیست. ما رینگ درست می کنیم، یعنی چه؟ چگونه یک بالشتک بادی درست کنیم؟

ایدرو هم باید سر کار بیاید. من به ایدرو رفتم تا مدیرعاملش را متقاعد کنم اما وزیر عوض شد اما نوشتم ایدرو این کارها را انجام دهد. امروز هم می گویم که تولید گیربکس اتوماتیک در تعداد حداقل 500 هزار دستگاه یکی از ماموریت های ایدرو است.

اگر باید دو میلیون خودرو تولید کنیم، باید نیمی از آن را به صورت خودکار تولید کنیم. حالا می گوییم یک چهارم آن باید خودکار باشد. یکی دیگر از وظایف تحقیق است. بودجه خودروسازان به تنهایی احتمالاً به چیزهای بزرگ نمی رسد. در آن زمان زمینی به مساحت 700 هکتار از سازمان زمین شهری برای ساخت مرکز تست خودرو گرفتیم. اگرچه این وظیفه ایدرو است، اما خودروسازان نیز باید در این امر دخیل باشند. ایدرو 50 درصد می آورد، خودروسازان هر کدام 10 درصد، تست جاده، تصادف و... آنجا انجام می شود.

وقتی میخوای ماشین صادر کنی نمیشه گفت تست ندارم! زمانی که من در پالایش و پخش بودم، برای طراحی موتورهای گازسوز EFSON به مرکز تحقیقات موتور پول دادیم. دولت هم اصرار داشت که بنزین کمیاب است، بنابراین باید به سراغ سوخت گاز خودرو برویم.

وسط گیر کرده بودند. آنها به ما مراجعه کردند و ما از بودجه خودمان پول دادیم. اما بعد دو بار به دادگاه رفتیم، چرا این بودجه را دادید؟ بنابراین گفتم برای این خودرو سوخت تهیه می کنم و آنها هم می خواهند سوخت این خودروها را به گاز تبدیل کنند. این کار البته به نفع مردم است و بالاخره قانع می شوند. امروز مدیر ما باید جسور باشد.



منبع: https://www.donyayekhodro.com/news/252036/%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%B9%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B9%D8%B7%DB%8C%D9%84-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF