روی کار آمدن دولت چهاردهم و تغییرات عمده در سیاست های دولت برای حمایت از بازار سرمایه از جمله دلایل ثبت تاریخی شاخص بورس است. البته کاهش ریسک سیستمیک دلیل دیگری برای رونق بازار سهام است.
از سوی دیگر، سیاست های دولت در تعامل با سایر کشورها و همسایگان و تلاش برای حذف ریسک های سیاسی، همگی تا حدودی منجر به بازگشت اعتماد به بازار سرمایه شده است. اما مهمترین عامل در این زمینه به نکته مهم برمی گردد و آن اینکه قیمت ها در بازار کاهش چشمگیری داشته و در حال حاضر بازار در جایگاه بسیار ارزشمندی قرار گرفته است. این موضوع دلیل دیگری است که دوباره اعتماد سرمایه گذاران را به بازار جلب کرد.
بنابراین دولت باید برای حفظ حقوق سرمایه گذاران تلاش بیشتری کند. به این ترتیب حقوق آنها محفوظ می ماند، اطمینان بیشتری به بازار جلب می شود و بازار مسیر صعودی و سبز خود را ادامه می دهد.
از سوی دیگر، جلب اعتماد بیشتر سرمایه گذاران به بازار، رویه ای دشوار و زمان بر است که نیازمند همکاری و هماهنگی تیم اقتصادی است. البته دولت با نشان دادن حمایت خود از بازار سرمایه می تواند به اهداف مورد نظر برای جلب اعتماد بیشتر سرمایه گذاران به بورس دست یابد.
حفظ رونق بازار سهام در بلندمدت ضروری است. رونق هایی که به سرعت می آیند و به سرعت به پایان می رسند کمکی به بازار نمی کنند، بنابراین مهمترین قدم حفظ اعتماد در بلندمدت است. به عبارت دیگر رونق بازار نباید کوتاه مدت باشد.
بنابراین همه ارکان بازار سرمایه باید در حفظ اطمینان و رونق بورس فعال باشند و سعی کنند دوره های رونق را طولانی و دوره های رکود را کوتاه کنند تا در بلندمدت سیل سرمایه گذاران سرازیر شود. اعتماد به بازار را می توان بیشتر تقویت کرد. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که بازار سرمایه نقش مهمی در جذب سرمایه و رشد اقتصادی کشور دارد.
این بازار با جذب نقدینگی راکد و پمپاژ آن به بخش هایی که نیاز به سرمایه دارند، حجم معاملات و رونق را افزایش می دهد، بنابراین ابزارهای مالی راه حلی برای انتقال منابع مالی از سرمایه دارانی است که سرمایه مازاد دارند و مایل به سرمایه گذاری هستند به کسانی که به این منابع نیاز دارند. سرمایه گذاری در دارایی های مالی یا فیزیکی