درحالحاضر ترکیه به تولید باتری هم ورود کرده است. آیا این شرایط در ایران هم وجود دارد که تولید باتری را آغاز کنیم؟
بله؛ باید در این زمینه هم فعالیت کنیم. مواد اولیه آن در کشور و در افغانستان وجود دارد. نسل دیگری از باتریها هم در حال شکلگیری است که غوغا در این صنعت ایجاد میکند و میزان ذخیره انرژی زیادی دارد. در مورد دستیابی به تکنولوژی و دانش باید معترف بود که نخبگان خوبی داریم، اما هر چیزی را تا تجاریسازی نکنیم نمیتوانیم ادعای موفقیت در آن محصول را کنیم. درحالحاضر «نیرو» و «صباباتری» در کشور باتری ذخیره انرژی میسازند، اما برای خودرو هنوز به مرحله تولید و تجاریسازی نرسیدهاند. اگر بازار و تقاضای آن در داخل وجود داشته باشد، ورود تکنولوژی و بومیسازی آن نیز انجام خواهد شد. امروز داشتن بازار حتی از تکنولوژی هم مهمتر شده است ، توصیف دعوای امروز چین و آمریکا بر سر بازارها دلیل متقاعدکننده این امر است. آشتی اخیر ایران و عربستان با میانجیگری چین هم از اهمیت داشتن بازار این منطقه برای چین حکایت دارد. زیرا چین برای به دست آوردن درآمد بیشتر و GDP بالاتر در جهان و سبقت از آمریکا به دنبال توسعه بازارهای جدید مثل عربستان است. بنابراین ابتدا بازار باید وجود داشته باشد. اگر تکنولوژی را در اختیار داشته باشید، اما نتوانید بازار خوبی برای شرکتها فراهم کنید، نمیتوانید موفق باشید.
استمرار در واردات خودرو چه اندازه روی این سرمایهگذاریها و همکاریها اثرگذار است؟
این پرسش، بسیار سوال مهمی است؛ باید قوانین بالادستی جامع وجود داشته باشد و در مجلس تبدیل به قانون دائمی شود تا با تغییر دولتها و مجلس، سیاستهای اصلی کنار گذاشته نشود. باید ثبات در قوانین و اجرای سیاستها وجود داشته باشد تا صنایعی که نیاز به سرمایهگذاری کلان دارند، با اطمینان خاطر برای ایجاد زیرساختها سرمایهگذاری کنند.
چرا هیچ سرمایهگذاری برای واردات خودروهای برقی و هیبرید انجام نشده است؟
تنها در یک مقطع خودروهای هیبرید وارد شدند که با استقبال مردم هم مواجه شد. بنابراین انتظار میرفت دولت و مجلس و سایر نهادها حساب این خودروها را از مدلهای فسیلی جدا کنند و اجازه رشد به آنها را بدهد. مردم علاقهمند به مشارکت در حرکت ملی و جمعی برای کاهش آلایندگی و کربن بودند. اما متاسفانه جلوی واردات این خودروها گرفته شد، چراکه تصور کردند ممکن است جلوی تولید مدلهای بنزینی را بگیرد و به رقیبی برای آنها تبدیل شود. این در حالی است که خودروسازان داخلی نیز تلاشی برای تولید پلتفرم هیبرید نکردند. البته دو، سه نمونه تمامالکتریکی از سوی ایرانخودرو و سایپا معرفی شد که به صورت محدود و بدون تجاریسازی بود. تجاریسازی این خودروها نیازمند سرمایهگذاری است، اما زمانی که خودروسازان روی عرضه مدلهای بنزینی، فروشهای بالایی دارند، به سمت خودروهای برقی نمیروند. در این زمینه هم مانند انرژیهای تجدیدپذیر هم عقب هستیم و باید هر چه سریعتر سرمایهگذاری در این بخش را هم افزایش دهیم و چشمانداز مشخصی برای این صنعت در نظر بگیریم. اما هیچگونه سیاستگزاری در این زمینه نداریم و شورای عالی انرژی هم در سندی که با موضوع انرژیهای پاک در سازمان برنامه به تصویب رسیده، هیچ بند مرتبطی با خودروهای برقی لحاظ نکرده است. این مساله نشان میدهد در ذهن طراحان و برنامهریزان کشور ضرورت تولید و توسعه خودروهای برقی و هیبرید مغفول مانده است.
اصولا با چه میزان تیراژ تولید یا واردات خودروهای برقی و هیبرید، شرکتهای داخلی تمایل به سرمایهگذاری در زیرساخت پیدا میکنند؟
تیراژ تولید در آغاز هر اندازه باشد ما خودمان را با آن تطبیق میدهیم، اما چشمانداز آن مهم است. یعنی باید گفته شود که تا سال 2025 و طی دو سال آینده، 5 درصد تولید خودرو را به خودروهای برقی اختصاص میدهیم و 100هزار دستگاه از این خودروها تولید میکنیم، این است که به رقم 50هزار دستگاه در سال اشاره کردم. ما در گام نخست میتوانیم روی اسکیدی کار کنیم و با یک خودروساز هیبرید یا برقی قوی همکاری کنیم. ژاپنیها در زمینه خودروهای برقی بسیار قوی هستند. میتوانیم این 100هزار دستگاه را به صورت اسکیدی وارد کرده و نسبت 30 به 70 آن را روی برقی و پلاگین-هیبرید تولید کنیم. هر سال نیز این رقم را افزایش دهیم تا سال 2030 به 30درصد خودروها برسانیم. این در حالی است که قوانین واردات نباید تغییر پیدا کند، چراکه سرمایهگذاری را از بین میبرد. همچنین قوانین صادرات هم باید پایدار باشد تا شرکتها در این بخش هم فعال شوند. باید در بازار سایر کشورها هم سهم بگیریم و بازار ایران را به شرطی در اختیار خودروسازان بزرگ قرار دهیم که خودرو مورد نیاز برخی از بازارها ازجمله عراق را از تولیدات ما ارسال کنند. بخش خصوصی توافق با این تولیدکنندگان را بلد است، اما جایی که دولت مداخله میکند، وضعیت به هم میریزد. خواهش ما این است دولت پای خود را از صنعت خودرو کنار بکشد و حتی 7درصد سهام خود در ایرانخودرو را هم واگذار کند. نباید خودرو به یک مساله سیاسی تبدیل شود و پاشنه آشیل یک وزیر شود. نباید خودرو، موضوع استیضاح یک وزیر باشد.
آیا دولت باید سیاستهای خود را در این زمینه تغییر دهد؟
بله؛ دقیقا. مشکل ما در بخشهای مختلف ازجمله انرژی، خودرو و سایر صنایع، سیاستهای غلط دولتها تا به امروز است. هر چه دولت از اقتصاد بیرون رود و کمتر مداخله کند، هم حجم دولت کوچک میشود و هم تورم کاهش مییاید و میتوانیم با تولید و صادرات بیشتر و درآمد ارزی ناشی از آن، جلوی تورم را بگیریم. مطمئنا تا صادرات نداشته باشیم، قدرتمان افزایش نمییابد. چین 2900میلیارد دلار صادرات داشته و قدرت پیدا کرده است و در تمام پروژههای دنیا سرمایهگذاری میکند. این یعنی بخش بزرگی از دلار موجود در جهان را برای خود ذخیره کرده است. به عنوان مثال 24میلیارد پوند در انگلستان سرمایهگذاری کرد. ما نه پول داریم و نه اجازه میدهیم افرادی که توان تولید پول و ثروت دارند در کشور فعالیت کنند. در نتیجه این افراد به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند و مشاغل مهم را در اختیار میگیرند یا سرمایهگذاریهای بزرگ انجام میدهند. بازار ایران یک بازار 80میلیونی است و چین به خوبی درک کرده؛ چگونه در این بازار حضور داشته باشد. اما ما بهجای آنکه بازارهای اطراف را در اختیار بگیریم، بازار خود را هم از دست دادهایم. البته صادراتی مانند پراید به برخی از این بازارها داشتهایم، اما تنها به دلیل ارزانبودن این محصولات، عراقیها این خودرو را خریداری میکردند، وگرنه از نظر کیفی قابلرقابت نیست. چرا باید بازار عراق را از دست بدهیم؟ ترکها بسیاری از برندها را به کشور خود وارد و تولید کردند و درحالحاضر یک مدل خودرو برقی هم تولید کردهاند. اما تفکر ما عکس ترکیهایها در این زمینه است و می خواهیم حتما خودرو در این زمینه را خودمان تولید کنیم. باید اجازه دهیم برندهای خارجی هم وارد کشور شوند و بتوانیم تولید و صادرات قطعات خودروهای برقی و پلاگین-هیبرید و خدمات فنی-مهندسی مربوط به احداث ایستگاههای شارژ را انجام دهیم. صادرات این قطعات و خدمات، ارزش افزوده بسیار بالایی دارد و ارزش افزوده بالا یعنی سود خالص. این راه به دست آوردن اقتصاد قدرتمند است.